۰۵ آبان ۹۴ ، ۰۰:۳۸
شک
شک
دیگه امید به ساعت نیست
اگه یه عقربش افتاد
تو مثل یه درخت بودی
که دیدم من تنش افتاد
به روزای خوش قبلا
یه وقتایی دلم میره
خوش خیالی از من بود
اینا رو هم دلم میگه
دیگه خوابیدنه زودت
میکنه گهگاهی کوکم
به یه عروسک تازت
یه وقتایی مشکوکم
یه جور شلوغه اطرافت
به کله مردا بدبینم
تو دیشب رو کجا بودی
که تا صبح خواب بد دیدم؟
جواب رفتارت هر بار
یکم لبخند و بعد تیکست
اگه شالت عوض شد تو
میگم کادوی مرتیکست
برای رفعه شکه من
تو تو کیفت دعا داری
چقدر جالبه تو کیفت
تو
از اینا
۲ تا داری
ترانه سرا
تو از اینا 2 تا داری
مثل و مانند نداشت